خلوتگاه ِ دل ِ من !

گاهی در زندگی دلم به قدری برایت تنگــــ میشود که میخواهم تو را از رؤیاهایم بیرون بیاورم و در آغوش بگیرمت ....

خلوتگاه ِ دل ِ من !

گاهی در زندگی دلم به قدری برایت تنگــــ میشود که میخواهم تو را از رؤیاهایم بیرون بیاورم و در آغوش بگیرمت ....

۶


به خاک حافظ اگر یار بگذرد چون باد           ز شوق در دل آن تنگنا کفن بدرم

دیشب کلی دلم گرفت اونم یهو ، بی مقدمه ، بدون اینکه تو مقصر باشی اما من انقدر بغض داشتم که دیگه حضور کسی برام مهم نبود و گریم گرفت ! تو هم مثله همیشه متوجه این همه سکوت و دلگیری ِ من شدی و با کمی حرف زدنت فراموش کردن که تا دو دقیق پیش چه حالی بودم ...

دیشب از شیخ الشیوخ خواستم یه فال دو نفره خاص بگیره به نیت خودم و خودت، خوشحال شدم که تو از خواستۀ من استقبال کردی... و جوابم رو از حضرت حافظ گرفتم :


غلام مردم چشمم که با سیاه دلی           هزار قطره ببارد چو درد دل شمرم
به هر نظر بت ما جلوه می‌کند لیکن          کس این کرشمه نبیند که من همی‌نگرم
به خاک حافظ اگر یار بگذرد چون باد           ز شوق در دل آن تنگنا کفن بدرم

تعبیر:قدر دوستان خود را بدان. راه رسیدن به مقصود دور و دراز است و صبر و تحمل لازم است. به تنهایی نمی توانی از عهده ی مشکلات برآیی. با دوستان و بزرگان مشورت کن تا از غم تنهایی رها شوی.


تو گفتی : دور و دراز ....صبر...ولی میتونیم...مگه نه؟؟؟ :)

من : صد درد صد عزیزم :)


+ میدونم که مثله همیشه من بهونۀ دوریتو میگیرم اما تو خیلی خوبی ! صبورانه منو آروم میکینی ... گفتی این یه قسمتشه که میگذره! گفتم تو مردی و قوی باید کمکم کنی ! و تو قول دادی همیشه باشی.... و من با دلم عهد بستم که برای همیشه باشم !

نظرات 3 + ارسال نظر
. یکشنبه 14 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:08 ق.ظ http://nog.blogsky.com

سلام خوبید!
از اینجاها رد می شدم خواستم عرض ادبی کرده باشم.
با آرزوی موفقیتت.

سلام ، خوبم شما چطورید ...
خیلی خوشحالم کردید ، قدم رنجه فرمودید

شیما یکشنبه 14 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 03:26 ب.ظ http://in-rozha.blogsky.com

چه پست قشنگیییییییییییییییییی
چقدر کلمه هاشو احساسشو دوست داشتم
سخته...راهش همیشه سخته....اما منم مطمئنم می تونی...می تونید....ایشالله که هر قدمش خیر باشه و شیرینی احساستون همه ی سختیشو از بین ببره
واااااااااااای من چقدر آروم شدممممممممم

مرسی شیما جونم ، ایشالا سختیه شما هم برطرف بشه عزیزم ... ما هم مثه شما کلی راه داریم تا به اونچه که میخوایم برسیم اما دل ِ قوی میخواد که من خیلی زیاد ندارم
من برات یه عالمه آرزوهای خوب خوب دارم شیما ! ایشالا به اون روز هم میرسیم دوتایی با هم

نونوچه دوشنبه 15 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:54 ق.ظ http://nonoche.blogsky.com

یووووووووووووووووووووووووووووهووووووووووووووووووووو به نیلی جووووووووووووووووووونم
همیشه با حافظ مشکل داشتم
درکش نکردم
ولی انگار تو خوف درکش کردی نانایی
بابا ایول داری ایووووووووووووووووول

ایول به خودت نونوچه بلا
اولین باری که درکش کردم همین بار بود که با معنی بهمون تحویل داد.... صداشو در نیار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد